افعال در زبان انگلیسی به دو دسته تقسیم می شوند که با نام های افعال بی قاعده و با قاعده شناخته می شود. یادگیری فعل های بی قاعده یکی از مباحث چالش بر انگیز در زبان انگلیسی است چرا که همانطور که از نام این افعال مشخص است آن ها از قاعده خاصی پیروی نمی کنند و مانند دیگر افعال در زبان انگلیسی صرف نمی شوند پس زبان آموزان باید زمانی را برای یادگیری و حفظ کردن آن ها اختصاص دهند و به کمک استفاده از آن ها در جملات خود این افعال را در ذهن خود تثبیت کنند.
ما در این مقاله قصد داریم افعال بی قاعده را به شما آموزش دهیم و سپس یک لیست بسیار کامل از این افعال را در اختیار شما قرار خواهیم داد.
مطالعه مفید: آموزش زبان انگلیسی از پایه
فعل در زبان انگلیسی
یکی از مهم ترین مباحثی که در آموزش زبان انگلیسی مبتدی با آن آشنا خواهید شد، فعل در زبان انگلیسی است. فعل یکی از مهم ترین اجزاء جمله در تمام زبان های دنیا است. این عضو در جمله کلمه ای است که عمل یا موقعیتی را بیان می کند و به عبارت دیگر برای ما مشخص می کند که فاعل درحال چه انجام چه کاری است.
می توان گفت اهمیت این عضو در یک جمله آنقدر زیاد است که بدون استفاده از فعل نمی توان افکار و منظور را به درستی به شنونده یا خواننده انتقال داد و نکته مهم درباره این عضو این است که فعل به تنهایی می تواند یک جمله باشد و منظور را به درستی منتقل کند.
مطالعه مفید: یادگیری گرامر فعل در زبان انگلیسی
انواع فعل در زبان انگلیسی
افعال در زبان انگلیسی به دو دسته تقسیم می شوند:
- افعال با قاعده
- افعال بی قاعده
شناسایی این افعال به کمک پسوند های “d” و “ed” است و شما باید به این موضوع توجه داشته باشید که اگر یک فعل در حالت گذشته و سوم آن پسوند های “d” و “ed” داشت یا امکان تبدیل افعال به حالت گذشته و سوم به کمک این پسوند ها وجود داشت، آنگاه فعل شما با قاعده است و اگر حالات فعل با یکدیگر متفاوت باشد فعل شما بی قاعده است.
مطالعه مفید: آموزش گرامر simple present در انگلیسی
افعال با قاعده
به صورت کلی می توان گفت برای تبدیل فعل به حالت گذشته در زبان انگلیسی باید به قسمت پایانی فعل “d” یا “ed” اضافه کنیم و اگر فعل با این ساختار به حالت گذشته و سوم تبدیل شود، آن فعل با قاعده است و شما می توانید بدون نگرانی از تغییر شکل های ناگهانی، فعل را به راحتی به کمک اضافه کردن پیشوند های ذکر شده به حالت گذشته یا سوم تبدیل کنید.
مطالعه مفید: افعال باقاعده و بی قاعده انگلیسی
افعال بی قاعده
طبق تعریف در پاراگراف قبلی می توان به این نتیجه رسید که افعال بی قاعده در زبان انگلیسی را نمی توان با اضافه کردن “d” و “ed” به گذشته یا حالت سوم تبدیل کرد و این افعال ممکن است شکل های متفاوتی در حالات مختلف داشته باشند که از قاعده خاصی پیروی نمی کند و شما باید آن ها را به خاطر بسپارید و به مرور زمان و استفاده از آن ها در جملات خود، این افعال را یاد بگیرید.
نحوه یادگیری افعال بی قاعده
همانطور که از نام این افعال مشخص است، این افعال از قاعده خاصی پیروی نمی کنند پس شما نمی توانید به کمک قوانین یا حالت های مختلف به یادگیری آن ها بپردازید و شما باید این افعال را به خاطر بسپارید.
هر سه قسمت فعل را حفظ کنید
یکی از بهترین روش ها برای یادگیری افعال بی قاعده در زبان انگلیسی این است که شما آن ها را با مرور زمان به خاطر بسپارید و سپس با مرور زمان از آن ها در جملات خود استفاده کنید تا آن ها در حافظه شما تثبیت شوند و دیگر آن ها را از یاد نبرید.
افعال ضروری بی قاعده را یاد بگیرید
ممکن است این سوال برای شما پیش آید که چطور باید این حجم زیاد از افعال را به خاطر بسپاریم پس بهتر است شما در ابتدا سعی کنید افعال ضروری که در صحبت های روزمره از آن ها استفاده می کنید را به خاطر بسپارید و برای قدم های بعدی می توانید بیشتر پیشروی کنید و افعال بیشتری را یاد بگیرید.
افعال را در متن یاد بگیرید
یکی از روش هایی که شما می توانید برای حفظ کردن و یادگیری افعال بی قاعده از آن استفاده کنید، خواندن متن های مختلف به زبان انگلیسی است و سپس سعی کنید افعال را در این متن ها مشخص کنید و سپس جملات مشابهی بسازید و از افعال جدیدی که آموخته اید استفاده کنید.
مطالعه مفید: آموزش قید در انگلیسی و چگونگی استفاده از آن ها
تمرین کنید
همانطور که توقع می رود در هر نوع مسیر یادگیری یکی از مهم ترین بخش ها متعلق به تمرین کردن است. شما باید تمرین کنید چرا که بدون تمرین اطلاعات در ذهن شما تثبیت نمی شود و ممکن است با مرور زمان دچار اشتباه شوید و حتی بدتر که آن ها را به کلی فراموش کنید.
سعی کنید زمان هایی را برای خود در مسیر یادگیری افعال بی قاعده مشخص کنید که همان تعداد افعالی را که به تازگی آموخته اید در جملات مختلف استفاده کنید تا این تمرین ها علاوه بر کمک به حافظه شما برای حفظ کردن این افعال به شما کمک می کند تا با کاربردهای آن ها در جملات مختلف نیز آشنا شوید.
دسته بندی افعال بی قاعده در زبان انگلیسی
درست است که این افعال از قاعده ای پیروی نمی کنند اما شما بازهم برای یادگیری آسان تر می توانید آن ها را دسته بندی کنید چرا که نحوه تغییرات و ساختار این افعال به سه دستی کلی تقسیم می شوند:
افعالی که حالت اول، دوم و سوم آن ها یکسان است
Hurt, Hurt, Hurt (آسیب دیدن)
Cut, Cut, Cut (بریدن)
افعالی که دو حالت آن ها یکسان است.
Run, Run, Ran (دویدن)
Say, Said, Said (گفتن)
افعالی که هیچ حالت یکسانی ندارند.
Write, Wrote, Written (نوشتن)
Drink, Drunk, Drank (نوشیدن)
مطالعه مفید: آشنایی با کاربردهای get در زبان انگلیسی
لیست افعال بی قاعده در زبان انگلیسی
پس از آشنایی شما با فعل های بی قاعده در زبان انگلیسی و نحوه یادگیری آن ها وقت آن رسیده است تا با مهم ترین و کاربردترین افعال بی قاعده در زبان انگلیسی آشنا شوید.
مطالعه مفید: 13 نوع از انواع صفت در انگلیسی و نحوه استفاده از آن ها
قسمت اول فعل | قسمت دوم فعل | قسمت سوم فعل | ترجمه به فارسی |
arise | arose | arisen | بلند شدن |
awake | awoke | awoken | بیدار شدن |
be | Was/were | been | بودن |
abide | abode | abode | پایبند بودن |
bear | bore | born | تحمل کردن |
beat | beat | beaten | زدن |
become | became | become | شدن |
befall | befell | befallen | فرا رسیدن |
beget | begot | begotten | بوجود آوردن |
begin | began | begun | شروع کردن |
behold | beheld | beheld | مشاهده کردن |
bend | bent | bent | خم شدن |
bereave | bereft | bereft | محروم کردن |
beseech | besought | besought | استدعا کردن |
beset | beset | beset | احاطه کردن |
bestride | bestrode | bestridden | نوعی ایستادن یا نشستن |
bet | bet | bet | شرط بستن |
bid | bid | bid | دعوت کردن |
bind | bound | bound | چسباندن |
bite | bit | bitten | گاز گرفتن |
bleed | bled | bled | خونریزی کردن |
blow | blew | blown | وزیدن |
break | broke | broken | شکستن |
breed | bred | bred | پرورش دادن |
bring | brought | brought | آوردن |
broadcast | broadcast | broadcast | پخش کردن |
build | built | built | ساختن |
burn | burnt | burnt | سوختن |
burn | burned | burned | سوختن |
burst | burst | burst | منفجر شدن |
buy | bought | bought | خریدن |
cast | cast | cast | در قالب قرار گرفتن |
catch | caught | caught | گرفتن |
choose | chose | chosen | انتخاب کردن |
cling | clung | clung | چسبیدن |
come | came | come | آمدن |
cost | cost | cost | قیمت داشتن |
creep | crept | crept | خزیدن |
cut | cut | cut | بریدن |
deal | dealt | dealt | داد و ستد کردن |
dig | dug | dug | کندن |
do | did | done | انجام دادن |
draw | drew | drawn | نقاشی کردن |
dream | dreamt | Dreamt | خواب دیدن |
dream | dreamed | dreamed | خواب دیدن |
drink | drank | drunk | نوشیدن |
drive | drove | driven | رانندگی کردن |
dwell | dwelt | dwelt | اقامت گزیدن |
eat | ate | eaten | خوردن |
fall | fell | fallen | افتادن |
feed | fed | fed | احساس کردن |
fight | fought | fought | دعوا کردن |
find | found | found | پیدا کردن |
flee | fled | fled | فرار کردن |
fling | flung | flung | روانه کردن |
fly | flew | flown | پرواز کردن |
forbid | forbade | forbidden | ممنوع کردن |
forecast | forecast | forecast | پیش بینی کردن |
foresee | foresaw | foreseen | از پیش دانستن |
foretell | foretold | foretold | پیشگویی کردن |
forget | forgot | forgotten | فراموش کردن |
forgive | forgave | forgiven | بخشیدن |
forsake | forsook | forsaken | رها کردن |
freeze | froze | frozen | منجمد کردن |
get | got | gotten | تهیه کردن |
give | gave | given | دادن |
go | gone | went | رفتن |
grow | grew | grown | پرورش دادن |
hang | hung | hung | آویزان کردن |
have | had | had | داشتن |
hear | heard | heard | شنیدن |
hide | hid | hidden | مخفی کردن |
hit | hit | hit | زدن |
hold | held | held | نگه داشتن |
hurt | hurt | hurt | صدمه دیدن |
keep | kept | kept | نگهداری کردن |
know | knew | known | شناختن |
lay | laid | laid | قرار دادن |
lead | led | led | رهبری کردن |
learn | learnt | learnt | یاد گرفتن |
leave | left | left | ترک کردن |
let | let | let | اجازه دادن |
lie | lied | lied | دروغ گفتن |
lose | lost | lost | از دست دادن |
make | made | made | درست کردن |
Mean | meant | meant | منظور داشتن |
meet | met | met | ملاقات کردن |
oversleep | overslept | overslept | خواب ماندن |
pay | paid | paid | پرداخت کردن |
put | put | put | قرار دادن |
read | read | read | خواندن |
rid | rid | rid | رها شدن از |
ride | rode | ridden | راندن |
rise | rose | risen | طلوع کردن |
run | run | run | دویدن |
say | said | said | گفتن |
see | saw | seen | دیدن |
seek | sought | sought | جستجو کردن |
sell | sold | sold | فروختن |
send | sent | sent | فرستادن |
set | set | set | تنظیم کردن |
shake | shook | shaken | لرزاندن |
shine | shone | shone | درخشیدن |
shoot | shot | shot | شلیک کردن |
show | showed | shown | نمایش دادن |
sing | sang | sung | آواز خواندن |
sit | sat | sat | نشستن |
sleep | slept | slept | خوابیدن |
slide | slid | slid | سر خوردن |
smell | smelt | smelt | بوییدن |
speak | spoke | spoken | صحبت کردن |
spend | spent | spent | گذراندن / خرج کردن |
spread | spread | spread | پخش کردن |
steal | stole | stolen | دزدیدن |
strike | struck | struck | ضربه زدن |
swear | swore | sworn | قسم خوردن |
swim | swam | swum | شنا کردن |
take | took | taken | گرفتن |
teach | taught | taught | آموزش دادن |
tell | told | told | گفتن |
understand | understood | understood | فهمیدن |
wake | woke | waken | بیدار کردن |
wear | wore | worn | پوشیدن |
win | won | won | برنده شدن |
wind | wound | wound | کوک کردن |
write | wrote | written | نوشتن |